جنگ های ایران و روسیه در دوره قاجار
جنگ های ایران و روسیه، یا جنگ ایران و روس، نامی است که به دو جنگ بزرگ بین ایران و روسیه تزاری در زمان پادشاهی فتحعلی شاه قاجار داده شده است. این جنگ ها با شکست ایران از روسیه پایان یافت و بخش های بزرگی از ایران به قلمرو امپراتوری روسیه پیوست.
رابطه ایران و روسیه در دوره قاجار خصوصاً در زمان زمامداری فتحعلی شاه قاجار خصمانه و حالت درگیری همیشگی داشت. هدف اصلی روسیه دسترسی به دریای آزاد بود، علت دیگر دست اندازی روس ها به خاک قفقاز بود که ساکنان آن خواستار خودمختاری بودند و همچنین قفقاز مرکزی و جنوبی که جزئی از خاک ایران محسوب می شد و ساکنان آن هواخواه ایران بودند. از طرف دیگر مردم مناطق قفقاز شرقی یعنی گنجه، شروان، تالش، باکو علاوه بر مسلمان بودن طرفدار ایران بودند و این موجب نارضایتی روس ها می شد. گرجستان نیز یکی از علل اساسی اختلاف بین ایران و روسیه بود. گرجستان ناحیه حاصل خیز سبز و خرمی است که در دامنه کوه های قفقاز و در سواحل شرقی دریای سیاه واقع شده است. از نخستین روزهای تاریخ ایران نام مردم گرجی در اسناد تاریخی ایرانی آمده است. گرجستان در زمان آغا محمدخان به تصرف ایران درآمده بود. پس از ملحق شدن گرجستان به روسیه فتحعلی شاه در بازگرداندن آن تلاش های بسیاری کرد.
به سال 1179 خورشیدی (1215 هجری قمری / 1800 میلادی) گئورکی حاکم گرجستان رسماً تحت الحمایگی روس ها را پذیرفت. برادر وی، الکساندر چون مخالف الحاق گرجستان به روسیه بود به دربار ایران پناهنده شد. تزار روس این امر را بهانه قرار داده فرمانده خود پاول سیسیانف را مأمور تصرف قفقاز کرد. سیسیانف به تفلیس حمله کرد و آن شهر را تصرف کرد. در این زمان گئورگی مرد و یکی از فرزندان او تهمورث به دربار ایران پناهنده شد. و شاه ایران را به جنگ با روسیه تشویق کرد. فتحعلی شاه که از الحاق گرجستان به روسیه ناراحت بود پناهنده شدگان شاهزادگان گرجستانی به دربار ایران را بهانه کرد و فرمان حمله به گرجستان را صادر کرد. علت اساسی جنگ هم تمایل هر دو دولت ایران و روسیه مبنی بر به تصرف درآوردن گرجستان بود.
گنجه به سال 1182 خورشیدی توسط سردار روسیه پاول سیسیانف تصرف شد. به رغم دفاع مردانه حاکم ایرانی گنجه، خیانت ارامنه و مأیوس شدن حکام قره باغ و ایروان از فتحعلی شاه سبب شد خانات ایروان به تصرف نیروهای روسیه درآیند. با تصرف این شهرها نیروهای روسیه تا حدود ارس پیشروی کردند. به محض اطلاع فتحعلی شاه از تسخیر گنجه و تسلیم ایروان و قره باغ، سپاهی به فرماندهی عباس میرزا نایب السلطنه که از همه برادران خود لایق تر بود فرستاد.
عباس میرزا پس از مرتب کردن سپاه خود در آذربایجان برای سرکوبی محمدخان قاجار که حکمرانی ایروان را به عهده داشت و تسلیم روس ها شده بود به آن شهر لشکر کشید. سیسیانف فرمانده روسی برای کمک به حاکم ایروان به حوالی اچمازین مرکز خلیفه ارامنه ایروان شتافت و جنگ « اچمازین » در سال 1183 اتفاق افتاد. فرمانده روسیه سه روز سپاه عباس میرزا را گلوله باران کرد چون از عهده آن ها برنیامد از ادامه جنگ به صورت مستقیم خودداری کرد. در این بین محمدخان چون ضعف و ناتوانی فرمانده روسیه را از جنگ با عباس میرزا دید از عباس میرزا (ولیعهد ایران) تقاضای عفو و بخشش کرد. سیسیانف به صورت غافلگیرانه خواستار آن شد که بر سپاه ایران شورش کند برادر وی به عباس میرزا حمله برد و لشکریان ایران را از آن نقطه پراکنده کرد اما چون نیروی کمکی که از جانب فتحعلی شاه برای عباس میرزا فرستاده شده بود سیسیانف روسی را شکست دادند و او ناچار به عقب نشینی کرد و این جنگ به پیروزی ایران منتهی شد. حکمرانی ایروان همچنان در اختیار محمد خان قرار گرفت و حکمرانی نخجوان با حکم فتحعلی شاه به کلبعلی خان سپرده شد.
پس از پیروزی سپاه ایران در جنگ « اچمازین » فرمانده روس درصدد برآمد به سواحل گیلان لشکرکشی و سپس تهران را تسخیر کند و دولت ایران را تحت الحمایه روسیه کند. در این زمان حکمرانان شوشی و قره باغ تسلیم روسیه شدند. قتل ژنرال پاول سیسیانف فرمانده کل ارتش روسیه در این جنگ در سال 1184 خورشیدی (1220 هجری قمری / 1805 میلادی) با خدعه حسینقلی خان و ابراهیم خان صورت گرفت و سرش را با فرستاده مخصوص چاپاری به تهران آوردند. ارتش وی چاره ای جز آن نداشت که به پایگاه خود برگردد.
علت تسلیم شدن حاکمان شوشی، قره باغ و گنجه به سپاه روسیه خیانت جمعی از ارامنه ساکن در این شهرها بود. پس از این واقعه فتحعلی شاه به فرمانده خود دستور مقابله با نیروهای روسیه و تنبیه حاکمان قره باغ و شوشی را صادر کرد. مقاران رسیدن سپاه ایران به ساحل رود ارس نیروهای روسیه به عزم تسخیر گیلان راهی شدند. و فرمانده روسیه در تسخیر گیلان به علت روبرو شدن با مشکلات و تلفات و خسارات های زیاد ناموفق ماند.
نبود بندر و لنگر خوب در گیلان باعث شد کشتی های بزرگ روسیه نتوانند تا ساحل پیشروی کنند. و نیروهای خود را در بندر انزلی پیاده کنند. و از سوی دیگر ایستادگی مردم گیلان نسبت به ارتش روسیه و نبود علوفه، آذوقه و لوازم لشکری برای سپاه روسیه باعث شد روسیه نتواند به موفقیت دست پیدا کند.
با قتل سیسیانف فرماندهی سپاه روسیه به عهده « گودوویچ » افتاد (این دوران همزمان است با فعالیت های ژنرال گاردان فرانسوی در تقویت نظامی ایران). گودویچ در سال 1187 خورشیدی (1223 هجری قمری) به صورت غافلگیرانه به ایروان حمله برد. اما شکست خورد و برگشت.
عباس میرزا برای تنبیه سپاه روسیه از تبریز به نخجوان رهسپار شد و طی چند نبرد در اطراف شهر ایروان و دریاچه گوگچه سپاهیان روس را مغلوب کرد. در سال 1189 خورشیدی (1225 هجری قمری) حسین خان قاجار حاکم ایروان علیه روس ها شورش کرد و جمع زیادی از روس ها را به اسیری گرفت و عازم تهران کرد. این روزها مقارن بود با خروج ژنرال گاردن از ایران و ورود هیات نظامی انگلیسی به ایران است.
در این زمان روس ها خواستار صلح با ایران شدند که شرطشان این بود که مکان های متصرفه در تصرف آن ها بماند و نیز ایران به آن ها اجازه عبور از داخل کشور برای حمله به عثمانی را بدهد که دولت ایران این تقاضا را نپذیرفت.
پس از ورود سرگور اوزلی به علت رابطه دوستی که میان انگلیس و روسیه ایجاد شده بود در پی آن شد که بین ایران و روسیه، صلح برقرار کند و خواستار آن بود که افسران انگلیسی که در سپاه ایران بودند از جنگ با روسیه دست بردارند. عباس میرزا چون اصرار داشت جنگ ادامه یابد، جنگ ادامه یافت و سپاه ایران در محل اصلاندوز کنار رود ارس مقیم شدند. در این هنگام روس ها غافلگیرانه به اردوی ایران حمله کردند. اگر چه سپاه ایران مقاومت زیادی نشان داد اما به علت اختلافی که بین سپاه ایران پیش آمد، نیروهای ایرانی مجبور به عقب نشینی به سمت تبریز شدند. فرمانده سپاه روسیه پس از فتح اصلاندوز، آذربایجان را از هر دو طرف مورد تهدید قرار داد. در این زمان ترکمانان خراسان شورش کردند. شاه ایران که درصدد آماده کردن سپاهی برای سرکوب نیروهای روسی بود به علت اوضاع ناآرام در چند جبهه تقاضای صلح کرد.
شکست ایران در جنگ اصلاندوز و شورش های محلی، فتحعلی شاه را مجبور به صلح با روس ها کرد. دولت روسیه نیز چون در این زمان سخت گرفتار درگیری و کشمکش با ناپلئون بناپارت بود از تقاضای صلح استقبال کرد. قرارداد صلح در قریه گلستان از محال قره باغ منعقد شد. این عهدنامه به وساطت سرگور اوزلی، نماینده روس یرملوف و نماینده تهران میرزاابوالحسن خان ایلچی به تاریخ 29 شوال (1228 هجری قمری)، 1192 خورشیدی در یازده فصل امضا شد.
عهدنامه گلستان سبب شد که روس ها که در بدترین شرایط در جنگ با فرانسه بودند، از گرفتاری های ایران آسوده شده و سرزمین های جدیدی به متصرفات خود اضافه کنند. « عهدنامه گلستان » سبب شد مرزهای ایران تغییر کند و تمام نواحی شمال رود ارس از دست ایران خارج شود.
مشخص نبودن مرزهای ایران و روسیه و شورش ها و ناامنی هایی که بسیاری از حاکمان (از جمله حسین خان قاجار حاکم ایروان) و ساکنان مرزی برپا کرده بودند از علل اصلی شروع دوباره جنگ های ایران و روسیه بود.
علت شورش حسین خان قاجار پس از انعقاد صلح بین ایران و روسیه (عهدنامه گلستان) این است که حسین خان قاجار چون نمی خواست مالیات به دولت ایران بپردازد و برای اینکه عباس میرزا به این منظور او را سرکوب نکند. مایل به روشن کردن آتش جنگ بین ایران و روسیه و گرفتار شدن ولیعهد ایران (عباس میرزا) بود.
دست اندازی روس ها به قلمرو ایران و قسمت ارس (از جمله گوگچه و قپان) و نارضایتی بسیاری از حاکمان سرزمین های ایرانی که به تصرف روس ها درآمده بودند از جمله ابراهیم خان جوانشیر حاکم شوشی و نگرانی های دولت ایران از جهت از دست دادن سرزمین های وسیع، ظلم و ستم پی در پی روس ها به مسلمانان قفقاز و تقاضای کمک آنان از دولت ایران از عوامل اصلی شروع دوباره آتش جنگ بین ایران و روسیه بود.
فتحعلی شاه قاجار، عباس میرزا را به فرماندهی سپاه ایران منصوب، و راهی نواحی تصرف شده کرد. چون روس ها مهیای جنگ نبودند غافلگیر شدند و سپاهیان ایرانی همه ولایات از دست رفته از جمله باکو، دربند، شوشی، داغستان، ایروان و تالش را به تصرف در آوردند. پس از این واقعه پاسکویچ از سرداران معروف روسیه از جنگ های روس و عثمانی فارغ شد و فرماندهی سپاه روس در قفقاز را عهده دار شد. یرملوف به خاطر عدم کامیابی در جنگ از طرف تزار روسیه احضار شد. پاسکویچ درصدد برآمد تمامی نواحی متصرف شده توسط ایرانیان را بازپس گیرد. ابتدا قره باغ و سپس ایروان را تصرف کرد و در جبهه های طالش و لنکران قوای ایران را شکست داد. سپس با شتاب خود را به گنجه رساند. عباس میرزا نیز با 30 هزار سپاهی عازم گنجه شد. در این نبرد که به « جنگ گنجه » معروف شد نزدیک بود که پیروزی نصیب ایرانیان شود اما به علت تعلل آصف الدوله صدراعظم جدید ایران در اعزام نیروی کمکی به سپاه ایران، در سپاه ایران بی نظمی به وجود آمد و تلاش های عباس میرزا در نظم بخشیدن به امور فایده ای حاصل نکرد و ناچار به عقب نشینی پرداخت و در نتیجه این عمل تلاش های ایرانیان در کسب فتوحات در خطر افتاد و باعث پیروزی پاسکویچ و سپاهیانش شد.
پس از تصرف گنجه و وارد آمدن تلفات سنگین به سپاه ایران سرانجام معابر ارس به دست روس ها افتاد. کشتی های جنگی روسیه در سواحل روسیه با ترکمانان و ایلات یموت سازش کردند و حتی آنها را به طغیان علیه دولت ایران وادار کردند.
عباس میرزا نیز آخرین نیروهای خود را در سردار آباد متمرکز کرد و در سال 1206 خورشیدی (1243 هجری قمری / 1827 میلادی) با قوای روسیه به نبردی سخت پرداخت اما نرسیدن آذوقه و جیره و مواجب سپاهیان از تهران باعث تضعیف و متزلزل شدن روحیه سربازان ایرانی شد و سردار آباد به تصرف سردار روس درآمد. قوای ایران به کلی از ساحل چپ رود ارس به داخل آذربایجان رانده شد.
پاسکویچ در تعقیب سپاه ایران وارد آذربایجان شد و پایتخت ایران را مورد تهدید نظامی قرار داد. پس از آن عباس میرزا دسته های متفرق سپاه خود را به خوبی تمرکز داد و حفظ تبریز را به آصف الدوله سپرد. اما با خیانت آصف الدوله تبریز توسط ارتش روسیه تصرف شد. سپاه روسیه بدون مقاومت مردم وارد شهر شده و ذخایر و مهمات دولتی را به تصرف درآوردند. با تصرف تبریز نیروهای ارتش روسیه تا ده خوارقان پیش رفتند. در این هنگام عباس میرزا فتحعلی خان رشتی را نزد پاسکویچ فرستاد و از وی تقاضای صلح کرد.
شرایطی که پاسکویچ برای عقد مصالحه جدید پیشنهاد کرد بسیار سنگین بود اما سفیر انگلستان (مک دونالد) در تهران که بیشتر از فتحعلی شاه از پیشروی سپاه روسیه می ترسید، در عقاید خود پافشاری کرد و شاه را به قبول شرایط صلح واداشت. پس از وساطت سفیر انگلیس مجلسی در قریه ترکمنچای (اردوگاه پاسکویچ) مرکب از عباس میرزا، آصف الدوله و حاجی میرزا ابوالحسن خان شیرازی تشکیل شد و عهدنامه ای در 16 فصل و یک قرارداد تجاری الحاقی در 9 فصل نوشته شد و در تاریخ 5 شعبان1243 هجری قمری (1206 خورشیدی / 1827 میلادی) به امضای نمایندگان ایران و روسیه رسید.
روس ها با در دست داشتن امتیازات پیمان ترکمنچای، شمال ایران را قبضه کرده و اعتبار بین المللی ایران را کاملاً مخدوش ساخته بودند.
بعد از این واقعه دیگر میان روس و ایران حوادث مهم و برخوردهای دامنه داری، مگر در مورد آشوراده و بستن عهدنامه آخل در زمان ناصرالدین شاه که منجر به جدایی ترکمنستان از ایران شد، رخ نداد.
با تشکر
محرم سعیدی